اخم می کنم
تا ببینی جدی شدم.
چرا اینگونه سراغم می آیی؟
من به تمنای گریه ات نیست،
که تا سال ها،
تا قرن ها،
تا پایان تلخی،
زیر این خاک سرد،
قصد خفتن کرده ام.
معرفتی مانده اگر
یا سر سوزن قلقلکی از بهار گذشته،
برای من،
لبخند بزن ،لبخند !!
لحظه های ناب کودکی در پیچ و خم زمانه گم شد،دوستانم را روزگار گرفت،عشقم را عاشقی دیگر ربود،خدایم را خدا کشت،من ماندم و سیگاری کنج لب،تلخی چای بدون قند،خش خش برگها زیر پا،من ماندم و پوچی لحظه ها
بیا تا لیلی و مجنون شویم افسانه اش با من
اقتدار دل شکسته به اندوهي ست که سروده نمي شود
72187 بازدید
44 بازدید امروز
7 بازدید دیروز
140 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian